بیچاره دل من بی آشیانه دل من برای چندمین بار زیر فشار عشق لگدمال شد
دسته بندی : حـرف و حـدیـث شعر و سخن
چه ساده می اندیشید که دگر عشق حقیقی پیدا شد اما ... نه نه نه نشد
باز هم عشق زخمی تازه بر پیکره دلم نهاد باز هم زخم کهنه سر باز کرد اما ...
اما این بار خیلی تحملش سنگین آمد بر جانم. چرا که دل اینبار سخت عاشق بود
آخر نمیدانم چرا باز خام شدم من که میدانستم دوران عشق وعاشقی گذشته پس چرا ؟
چرا باز دوباره دم به تله عشق سپردم چرا ؟ چون ساده دلی بیش نیستم. آری همین است
میگویند آدمی از لحظه ای که پا در این دنیا میگذارد محکوم به تحمل است پس دل من تحمل کن تحمل.
دسته بندی : حـرف و حـدیـث شعر و سخن